اگر انگیزه انسان از خوابیدن رفع خستگى و تجدید قوانباشد، كار عاقلانه‌اى انجام نداده است؛ زیرا این كار به منزله تلف كردن بیهوده بخشى از عمر است. انسانى كه خواهان عمرى طولانى است، با خوابیدن زیاد در واقع بخشى از زندگى اش را تعطیل مى‌كند.
 
 عادت زشت دیگر، پرگویى است. كسانى كه بى جهت به پر حرفى عادت كرده اند، به آسانى نمى‌توانند خودشان را كنترل كنند؛ زیرا سكوت كردن براى آنها به منزله زندانى شدن است!
 
امام صادق(علیه السلام) مى‌فرماید:
«در بین اندام‌هاى بدن انسان هیچ كدام ناسپاس تر از چشم و زبان نیستند.»
 
انسان به هر عضوى از اعضاى بدن خود خدمت كند، متقابلا آن عضو هم خدمتى براى او انجام مى‌دهد. اما چشم و زبان این گونه نیستند؛ یعنى ما هر قدر بیش تر به این اعضا خدمت كنیم، آنها كم تر به ما خدمت خواهند كرد. چشمى كه بسیارى از اوقات خواب است، چگونه مى‌تواند به ما خدمت كند؟ زبانى كه زیاد حرف مى‌زند و انسان براى این كار انرژى زیادى مصرف مى‌كند، چه خدمتى براى ما انجام مى‌دهد؟ البته، اگر این كار نفعى براى ما داشته باشد، مثلا از زبان در انجام عبادت، وظیفه، موعظه و... استفاده كنیم، نه تنها كار بیهوده‌اى انجام نداده ایم، بلكه بهترین بهره را از آن برده ایم